وبلاگ انگیزشی

وبلاگ انگیزشی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

چگونه می توان وقتی زندگی شما را خرد می کند بهبودی پیدا کنید؟

29 شهریور 1399 توسط زهرا اسفندیاری

چگونه می توان وقتی زندگی شما را خرد می کند بهبودی پیدا کنید
خواه ببینید آن را می آید یا نه ، احساس یکسان است: شما ویران شده اید. شما از آسیب پذیری خود نفس نفس می زنید و متعجب می شوید ، “چرا این اتفاق افتاده است؟”

زندگی بسیاری از سختی ها را در پی دارد: شکستن قلب ، بیماری ، جراحت ، مرگ ، رها شدن. اگرچه ممکن است ما تجربیات مشابهی را به اشتراک بگذاریم ، اما همه آسیب ها شخصی است. مهم نیست که چند بار افراد خوش فکر می گویند ، “ما می فهمیم” ، آنها نمی فهمند. حتی ممکن است بخاطر تلاش از آنها کینه داشته باشید.

من به عنوان یک روان درمانگر با بسیاری از افراد زخمی نشسته ام. من شاهد درد آنها هستم و تمام تلاش خود را می کنم تا فضایی برای آن ایجاد کنم. حتی وقتی فریاد می زنند ، “چرا این اتفاق افتاد؟” من سعی می کنم درگیر تسکین واکنش پذیر نباشم. مشاوره یا پاسخ سریع وقتی کسی به شدت آسیب دیده است همیشه نادرست ، حتی توهین آمیز است.

به عنوان یک معلم رنج می برند

بعد از تقریباً 25 سال تمرین روان درمانی ، این چیزی است که من آموخته ام: وقتی زندگی را به طرز شریرانه ای از پا در می آورید ، عقب نشینی نکنید. مانند لغزش و زمین خوردن ، انگیزه دارید که بلند شوید و دوباره حرکت را شروع کنید. اما نادیده گرفتن یک آسیب جدی باعث بدتر شدن آن می شود. درد توجه را می طلبد. قبل از اینکه حرکت کنید باید مورد تأیید و پذیرش قرار گیرد.

داستان آماندا

وقتی من آماندا را ملاقات کردم ، او یکی از بدترین زخمها را متحمل شده بود: مرگ فرزند خردسالش. هفته ها ، در جلسات جداگانه ، او در سکوت ، جدا و رواقی می نشست. وی با ادامه کار در امور مالی گفت: “اشک دخترم را برنمی گرداند” که از آن ناراحت شد و از اندوه خود جلوگیری کرد.

وقتی از او خواستم در یکی از گروههای بزرگسالم شرکت کند ، او تمسخر کرد: “بی معنی". اما ، با کمی تحریک ، او موافقت کرد. او آهی کشید: “من این کار را برای شما انجام می دهم ،” اما این اتلاف وقت است. “

در اولین جلسه گروهی خود ، وقتی از او س whyال شد که چرا تحت درمان است ، نفس خود را بیرون داد و پاسخ داد ، “دخترم … او … دخترم …”

ناگهان آماندا نتوانست صحبت کند. او نمی توانست کلمات پیدا کند. او تلاش می کرد تا اندوه خود را ببلعد و اشکهایش را خفه کند.

“آمدن به اینجا اشتباه بود. متاسف.”

هنگامی که او ایستاد و متعلق به خود را برای رفتن جمع کرد ، یک زن شهودی دست دراز کرد و با گرمی گفت ،

“من هم یک کودک را از دست دادم.”

ناگهان آماندا دوباره به صندلی خود افتاد و اجازه داد اشکهایش جاری شود. او در حالی که گروه جای درد او را می گرفت ، طولانی و سخت گریه می کرد و نفس نفس می زد. در هفته های بعد ، او منتظر جلسات گروهی بود. به آرامی و با کمک گروه متوجه شد که بهترین راه برای تکریم دخترش یافتن راهی جدید برای آغوش زندگی است.

بعد از اینکه از نظر احساسی آسیب دیدید چه کاری باید انجام دهید

من خودم را در میان دل شکسته ها حساب می کنم. من از عزیزان در حال مرگ ، عزیزان از دست رفته و دل شکستگی پرستار شده ام. من در خیابان ، در مطب خود ، گاهی در کنار دوستان و خانواده ، گاهی در کنار بیماران گریه کرده ام. من سعی کردم از درد دل طفره بروم ، اما مانند همه ، سرانجام مرا پیدا کرد. این یکی از یقین های بی رحمانه زندگی است.


چگونه از روند بهبودی خود پشتیبانی کنیم

1. درد خود را گرامی بدارید. اجتناب از درد باعث افزایش آن می شود. برای بهبودی باید از در غم و اندوه عبور کنید. زخم های عاطفی فراتر از “غم” است. آنها در اعماق وجود شما احساس می شوند. درد خود را گرامی بدارید از آن فرار نکن پریز را از برق بکشید ، برای انعکاس وقت بگذارید و به خود اجازه غصه خوردن را بدهید. اگر افراد خوش فکر شما را وادار می کنند “از پس آن برآیید” ، آنها را نادیده بگیرید. وقت و حوصله کلید بهبودی است. با دوستانی که این را درک می کنند محاصره کنید.

2. دست دراز کنید. تنها بودن بخشی از درمان است ، اما مدت طولانی انزوا ناسالم است. درد عمیق همیشه شیاطین شخصی را به وجود می آورد ، مانند سرزنش کردن خود ، پذیرفتن قربانی یا تلخی. چنین انتخاب هایی باعث دام افتادن است ، نه آزادی. با دوستان خود تماس بگیرید ، گروه های پشتیبانی یا برنامه های دوازده گانه ای را پیدا کنید ، در نماز ، مراقبه یا فلسفه به راحتی بپردازید - هر چیزی که باعث آرامش خاطر شما می شود. به جای آرزوی معجزه ، یک معجزه بسازید.

3. کمی استراحت کنید. مهم است که از درد خود کوتاه بیایید ، و به تقسیم بندی سالم بپردازید. همه به روش های مختلفی آرامش می یابند. برخی آن را فعالیت های خلاقانه ای مانند نوشتن ، خواندن ، موسیقی ، هنر یا فیلم می دانند. دیگران آن را در حرکاتی مانند رقص ، پیاده روی ، پیاده روی طولانی و غیره پیدا می کنند. کاری را انتخاب کنید که به شما امکان دهد با قدم گذاشتن در واقعیت دیگری ، حتی اگر فقط برای چند لحظه باشد ، از آن فرار کنید. غصه نخور: وقتی برگشتی دردت منتظر شما خواهد بود ، اما بهتر تقویت می شوید ، استراحت می کنید و آماده رویارویی با آن خواهید بود.

4. از آن بیاموزید. من شنیده ام که می گوید راه رسیدن به خرد با رنج هموار است. تأمل ، کاوش و تأمل ، بدون حمله به خود و سرزنش ، شما را در درک و ترحم بیشتر نسبت به خود و دیگران باز می کند. نگرش یادگیری به شما کمک می کند ارزش این تجربه را کم کنید. شما همچنین ممکن است یک آزادی کنجکاو جدید را کشف کنید: بهبودی ناشی از یک آسیب عاطفی یا شکستگی قلب ، شما را قوی تر ، عاقل تر و مقاوم تر می کند.

 نظر دهید »

3 عادت خودساخته کننده که خوشبختی را از بین می برد

28 شهریور 1399 توسط زهرا اسفندیاری

3 عادت خودساخته کننده که خوشبختی را از بین می برد
همه با صداهای درونی منفی دست و پنجه نرم می کنند. آن صدای آزار دهنده ، انتقادی و از بین برنده اعتماد به نفس که وقتی احساس اضطراب می کنید یا می خواهید چیز جدیدی را امتحان کنید ظاهر می شود:

“شما نمی توانید این کار را انجام دهید”

“مردم به شما خواهند خندید”

“شما به اندازه کافی خوب نیستید.”

با کمک یک درمانگر مناسب می توانید با صداهای خود شکننده به نبرد بروید ، ریشه آنها را کشف کنید و آنها را از روان خود بیرون کنید. حتی اگر آنها اکنون و در آن زمان ظاهر شوند (چه کسی دچار خودبه خودی یا ناامنی نمی شود؟) ، درمان فردی یا گروهی می تواند به شما کمک کند یاد بگیرید که صداهای خودتخریب را مدیریت کنید و آنها را از تضعیف شما جلوگیری کند.

اما در مورد عادات خودزنی چگونه است؟ آن الگوهای ریشه ای که مانند پتو دنج دلخواه شما احساس راحتی می کنند. درمورد اونها چکار میکنی؟

عادتهای خودکشی
عادت های خود شکنانه معمولاً دقیقاً زیر رادار آگاهی شما پرواز می کنند. شما از آنها آگاه هستید اما کافی نیست که آنها را به چالش بکشید. آنها آنقدر ریشه دار و عادت شده اند که خیلی زود عادی می شوید.

“من می دانم که باید بیشتر ورزش کنم ، اما …”

“من وقتی زیاد می نوشم تصمیم های خوبی نمی گیرم ، اما …”

“احتمالاً باید بیشتر شود ، اما …”

بعد از هر “اما” دلیلی برای توجیه نکردن انتخاب های ضعیف و حفظ الگوهای خود-شکست دهنده شماست. برای رهایی از آنها ، بیایید نگاهی دقیق به سه ویژگی اصلی تخلیه کننده انرژی ، جاه طلبی و از بین بردن شادی بیندازیم که در 25 سال گذشته در عمل روان درمانی خود دیده ام.

سه عادت برتر خودکفائی
1. شکایت کردن

شکایت دشمن خوشبختی است. هر نوع رضایت که به ارمغان آورد می تواند در بهترین حالت کالری خالی تلقی شود. احساس نارضایتی هیچ مشکلی ندارد ، به ویژه هنگامی که باعث رشد و چالش خود شود ، بودایی های پویا “تبدیل سم به دارو” می نامند.

اما شکایت مزمن و بدون اقدام ، الگوهای تفکر منفی ، بدبینی و ناامیدی را ایجاد می کند. این احساس ناتوانی در برابر ناامیدی را تقویت می کند ، انرژی شما را هدر می دهد و به یک منبع دلسرد کننده مزمن برای شما و اطرافیان تبدیل می شود. نتیجه یک نگرش بی روح است که لذت زندگی را می مکد.

2. غفلت از خود

مهم نیست که چطور آن را توجیه کنید ، غفلت از خود منجر به بیماری های جسم ، روان و روح می شود. اگر کم خواب باشید ، ورزش نکنید ، عادات غذایی سالم را نادیده بگیرید یا به مواد اعتماد کنید ، نمی توانید به طور پایدار از زندگی لذت ببرید یا انعطاف پذیری پیدا کنید. ذهن هوس تحریک ، بدن اشتیاق به حرکت ، و روحیه هوس تعادل دارد - افرادی که ترجیح می دهند هر سه را نادیده بگیرند و به شیوه خود-غفلت از شیوه زندگی که منجر به افسردگی یا اضطراب اجتماعی می شود ، مشغول شوند.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

3. به تأخیر انداختن

خیلی اوقات ، ما می دانیم که چه باید بکنیم ، اما با این حال اقدامات را به تعویق می اندازیم. تأخیر باعث از دست رفتن فرصت ها و پشیمانی می شود. انزوا ، بی اعتمادی و شکنندگی عاطفی را تغذیه می کند. وقتی تعلل می کنیم ، راه بهتر بودن را از خود دریغ می کنیم.

به چالش کشیدن عادات خودکفا کردن
در اینجا سه ​​روش ساده وجود دارد که امروز می توانید عادت های خودکشی را خنثی کنید:

آنها را بنویسید: عاداتی را که می خواهید تغییر دهید ، لیست کنید ، آنها را روی کاغذ بیاندازید تا بتوانید آگاهی بیشتری نسبت به آنها داشته باشید.
یک برنامه عملیاتی تنظیم کنید: امروز برای رفع این عادت ها چه مراحلی را می توانید بردارید.
به دنبال پشتیبانی باشید: درمان ، گروههای پشتیبانی ، مربیگری شغلی ، کلاسهای آموزش مداوم ، اعمال معنوی. روشهای بی شماری برای الهام بخشیدن به عمل وجود دارد. از بین بردن عادات خود شکننده با پشتیبانی ، همیشه موفقیت آمیزتر از به چالش کشیدن آنها است.

 نظر دهید »

خوشبختی نزدیک شماست

27 شهریور 1399 توسط زهرا اسفندیاری

آیا شما یک دوست دارید؟ مثل یک دوست واقعاً خوب که می توانید نیمه شب با او تماس بگیرید زیرا نگران بشقاب براونی هایی هستید که شب قبل خوردید؟ یک دوست واقعی که در مورد کم جذاب ترین واکنش های خود به او اعتماد دارید؟ شخصی که می توانید در مورد حسادت خود نسبت به دیگران بگویید و چقدر می خواهید به افرادی که زندگی مورد نظر شما را دارند برگردید؟

اگر این کار را نکنید ، پس ممکن است از تنهایی عاطفی رنج ببرید. اگر اینطور باشد شما تنها نیستید. تنهایی یک مشکل جهانی است. مادر ترزا یک بار گفت: “بزرگترین بیماری امروزه جذام یا سرطان یا سل نیست ، بلکه احساس این است که توسط همه ناخواسته ، مراقب و متروک شده اید.” دکتر Vivek H. Murthy ، یک ژنرال سابق جراح آمریکایی اخیراً نوشت: “جهان از یک اپیدمی تنهایی رنج می برد. اگر ما نتوانیم روابط اجتماعی قوی و معتبر را از نو بسازیم ، به هم ریختگی - در محل کار و جامعه ادامه خواهیم داد. “

نه تنها تنهایی یک مشکل شناخته شده و جهانی است ، بلکه تأثیر تنهایی چشمگیر است. تنهایی به خودکشی ، مسائل بیگانگی ، افسردگی و سایر اختلالات بهداشت روانی و همچنین نگرانی های مربوط به سلامت جسمی از جمله مرگ مرتبط بوده است. داشتن رابطه صمیمی با فرد دیگر برای سلامتی روان بسیار مهم است به طوری که محققان توصیه کرده اند که پزشکان بهداشت روان مستقیم و به تنهایی تنهایی را درمان کنند ، نه به عنوان م componentلفه ای برای درمان سایر اختلالات (به عنوان مثال ، هاینریش و گیلون ، 2006).

فقط بودن در کنار مردم درمان تنهایی نیست. می توانید تمام روز و تمام عصر توسط مردم محاصره شوید و همچنان تنها باشید. در کنار مردم بودن و گپ زدن به معنای برقراری ارتباط نیست ، و اتصال درمان تنهایی است. افراد بسیار زیاد و زیادی در جهان وجود دارند که بسیاری از آنها در نزدیکی دیگران زندگی می کنند و با این وجود تعداد بسیاری از افراد احساس تنهایی می کنند.

برای ارتباط با دیگران آسان نیست. وقتی تماس گرفتید ، می خواهید پذیرفته شوید یا شامل شوید. قرار گرفتن در یک گروه یا توسط شخص دیگری یک نیاز تکاملی است. اگر در روزهای غارنشین زندگی می کردید ، قبولی شما در قبیله به معنای زنده ماندن نخواهد بود و این یک پیامد بسیار جدی است. هنوز ترس از طرد شدن در ما وجود دارد. این ترس می تواند آنقدر شدید باشد که افراد سعی نکنند ارتباط برقرار کنند اما در عوض در درد تنهایی زندگی می کنند.

مشکل این است که درد به هر دو صورت وجود دارد ، خواه دست دراز کنید یا نکنید. اگر دست دراز کنید ، خطر رد شدن را ریسک می کنید. در واقع ، شما احتمالاً قبل از برقراری ارتباط چند بار رد شدن را تجربه خواهید کرد. اگر دراز نکنید ، در درد تنهایی زندگی می کنید. بنابراین واقعاً انتخاب درد شما ترجیح می دهد؟ اوه ، و سپس مسئله پشیمانی وجود دارد. آیا فکر می کنید در برهه ای از زمان ، دست به خطر نزده اید و از ترس خود غلبه نکرده اید ، پشیمان خواهید شد؟ می توانید از طرد شدن زنده بمانید. همه ما تقریباً هر روز این کار را به نوعی انجام می دهیم.

دستیابی به این معنی است که شما در حال رسیدن به راههای دوستانه و همکاری هستید. شما لبخندی اصیل می زنید و آماده ارائه اطلاعات در مورد خود هستید. شما با کنجکاوی و تمایل به شناختن شخص مقابل به تعامل می رسید. یعنی نفس بکشید و نفس خود را رها کنید. این بدان معناست که حاضر باشید در لحظه حضور داشته باشید و با آنچه اتفاق می افتد پیش بروید و هرگونه نیاز برای کنترل را کنار بگذارید. به یادگیری درمورد افراد دیگر علاقه مند شوید. این در مورد “آیا این شخص من را دوست دارد؟” این در مورد “چه چیزی در مورد این شخص جالب است؟” واقعاً با دقت گوش کنید.

 نظر دهید »

چگونه امید را در خود تقویت کنیم؟

26 شهریور 1399 توسط زهرا اسفندیاری

در سال 1965 مارتین سلیگمن درمان بیماری را “کشف” کرد. وی دریافت که وقتی حیوانات تحت شرایط دشواری قرار می گیرند که نمی توانند کنترل کنند ، تلاش برای فرار را متوقف می کنند. منفعل می شوند.

انسانها هم همینطورند. اگر شکست های ویرانگر ، وضعیت مداومی را که نمی توانید تغییر دهید یا رویدادی وحشتناک را که نمی توانید در معرض آن قرار بگیرید ، تجربه کنید ، ممکن است امید به توانایی خود برای تغییر زندگی یا تغییر شرایط دردناک را از دست داده باشید. بعضی اوقات یک اختلال خلقی مداوم می تواند منجر به احساس ناامیدی شود.

بی علاقگی یا ناامیدی ممکن است برای اطرافیان شما گیج کننده باشد. چرا سعی نمی کنید شغلی پیدا کنید ، دوستانتان را پیدا کنید ، غذای سالم تری بخورید یا کسی را که بد دهن است رها کنید؟ وقتی دیگر امیدی ندارید ، تلاش برای تغییر زندگی خود را بیهوده می دانید. ممکن است خودتان را سرزنش کنید. ممکن است بگویید که شما نمی توانید زندگی را اداره کنید ، نمی توانید دوست پیدا کنید و نمی توانید در کار پیدا کنید. شما هر اتفاقی بیفتد را فراتر از توان خود می پذیرید. ممکن است ناامید شوید.

وقتی امید ندارید ، هیچ انرژی و انگیزه ای برای درمان یا تلاشی برای تغییر وضعیت خود ندارید. چه فایده ای دارد که برای ملاقات با مردم ارتباط برقرار کنید؟ مطمئن هستید که رد خواهید شد. چرا باید ورزش یا نظافت منزل یا کار داوطلبانه خود را به زحمت انداخت - در واقع تفاوتی ایجاد نخواهد کرد. شما می دانید که همیشه تنها ، افسرده ، مضطرب ، بیکار خواهید بود یا در همان وضعیتی که باعث بدبختی شما می شود گیر خواهید کرد. شما نمی خواهید حتی با تلاش درد ناامیدی بیشتر را به خطر بیندازید.

متأسفانه ، این ناامیدی و استعفا painful دردناک پیشگویی خودکفا را رقم زد. اگر هیچ امیدی ندارید ، اعتقادی به درمان ندارید و یا اقدامی که انجام می دهید تفاوتی ایجاد می کند ، نتیجه آن ممکن است نتیجه باشد. تغییر بسیار دشوار است ، فراز و نشیب های متعددی دارد و نیاز به انگیزه و تعهد دارد.

راه های زیادی برای یافتن امید وجود دارد. شما ممکن است راه خود را داشته باشید. دوست دارم بشنوم چه چیزی برای شما یا کسی که دوستش دارید مفید بوده است.

1. مسیری روشن پیدا کنید. اینکه بتوانید ببینید چطور گامهایی که برمی دارید منجر به تغییر مطلوب می شود برای داشتن امید بسیار حیاتی است. اگر منطقاً نمی بینید که کاری که انجام می دهید چگونه می تواند نتیجه مثبتی داشته باشد ، انجام این طرح احتمالاً دشوار خواهد بود. هر مرحله را که باید بردارید تا به مکانی که می خواهید برسید ، یادداشت کنید. اگر شخص دیگری با شما کار می کند ، سپس او را مجبور کنید تا توضیح دهد که چگونه مراحل به نتایج مورد نظر شما منجر می شود.

2. به دنبال الگوهایی باشید که راه حل پیدا کرده اند. افراد بسیار بسیار زیادی وجود دارند که بر مشکلات عظیم غلبه کرده اند. خواندن داستان های آنها و احاطه کردن خود به پیام های حمایتی و افراد می تواند به شما در ایجاد امید کمک کند.

یک منبع Project Hope Exchange است. بخشی از این پروژه یک صفحه در وب سایت آنها است که در آن افراد تجربیات خود را برای غلبه بر ناملایمات ثبت می کنند و بخش ویژه ای برای چالش های بهداشت روان و چالش های زندگی وجود دارد.
کاری را انجام دهید که می دانید می توانید انجام دهید. وقتی ناامید هستید ، برداشتن یک قدم که خارج از روال زندگی شما است می تواند به شکستن احساس ناتوانی در شما کمک کند. تخت خود را مرتب کن. شام بپز. با یک دوست صحبت کنید قدمی بردارید که می دانید می توانید انجام دهید و این عمل می تواند با گذشت زمان تغییراتی ایجاد کند. این کار را ادامه دهید و سپس سعی کنید اقدامات بیشتری را اضافه کنید. غلبه بر اینرسی درماندگی می تواند به شما در ایجاد امید کمک کند.

4. یک عمل مهربانی انجام دهید. انجام اعمال مهربانانه می تواند تأثیر چشمگیری در خلق و خوی و نگرش شما داشته باشد. مهربانی باعث ترشح سروتونین می شود ، بنابراین دارای اثر ضد افسردگی است. همچنین استرس را آرام می کند و به کاهش درد کمک می کند.

کم لطفی هایی که مرتباً انجام می دهید می تواند به شما کمک کند احساس ارتباط بیشتری داشته باشید و احساس مشارکت بیشتری داشته باشید. توجه داشته باشید که انجام کارهای مهربانی به طور مکرر مهم است. کارهای مهربانی را روزانه انجام دهید. حتی تماشای دیگران در هنگام انجام اعمال مهربانانه می تواند تأثیر مثبتی داشته باشد. به قضاوت های خود توجه کنید ، افکاری که از ذهن شما عبور می کنند مبنی بر اینکه هیچ کاری برای شما مفید نخواهد بود یا انجام اعمال مهربانی ایده بی فایده ای است. بگذارید این افکار از شما عبور کنند و رفتار شما را کنترل نکنند. کمبود امید ممکن است باعث شود شما فکر کنید این ایده ها کمکی به شما نمی کنند.

بخشی از مهربانی این است که از قضاوت در مورد خود دست بردارید و با خود نیز مهربان باشید. با شخص دیگری که در شرایط شما بود چگونه رفتار می کنید؟ با دلسوزی به فکر خود باشید.

5. به ایمان خود روی کنید. ایمان شما می تواند متحد قوی در نگه داشتن امید باشد. گاهی اوقات ایمان شما پشتیبانی از تنها نبودن و اعتماد به نفس داشتن قدرت بالاتر را به شما ارائه می دهد. اگر اعتقادات خود را زیر سوال می برید ، پس با شخصی در ایمان خود صحبت کنید که به او احترام می گذارید. دیگران با اوقات سختی روبرو شده اند و آنها این مسئله را درک خواهند کرد. ابراز س questionsالات خود گامی در جهت رفع سردرگمی و همچنین گامی به سوی امید است.

6. حواستان را هنگام انجام کارهای مهربانی و در زندگی روزمره خود تمرین کنید. افکار شما ممکن است به طور طبیعی به گذشته برگردند و حوادثی را که نتیجه نگرفته اند یا موقعیت های دردناک دیگری را متمرکز کنند. این اغلب بر افسردگی و ناامیدی شما خواهد افزود.

 نظر دهید »

با این روش های به جهان دیدگاه مثبتی داشته باشید| سری دوم

25 شهریور 1399 توسط زهرا اسفندیاری

هر روز صبح را قوی آغاز کنید.
اگر هنگام باز کردن چشمان خود درست عمل کنید ، حفظ نگرش مثبت در کل روز آسان تر است. آن لحظه ترسناک که زنگ خطر را خاموش می کند ، اغلب می تواند منجر به تحریک شود ، که شما را در مسیر داشتن نگرش منفی در تمام روز قرار می دهد.

در عوض ، به چند روش بیندیشید تا صبح خود را به بهترین قسمت روز خود تبدیل کنید - به خصوص اگر فرد صبحگاهی نیستید. نیم ساعت یا یک ساعت زودتر از حد معمول بیدار شدن را در نظر بگیرید. این یعنی زودتر خوابیدن هم! به خودتان وقت بدهید تا کارهایی را که دوست دارید انجام دهید اما ممکن است همیشه وقت نداشته باشید. برای دویدن بروید ، در یک دوش آب گرم لذت ببرید ، یک فنجان قهوه بنوشید ، و در واقع یک صبحانه درست کنید (و نه ، میله های گرانولا و وافل های یخ زده به حساب نمی آیند.) موسیقی یا نمایش مورد علاقه خود را بپوشید ، یا حتی یک کتاب شلاق بزنید ، و صبح خود را با لذت بردن از غذای خوشمزه و پخته شده در منزل خود ، با انجام کاری که دوست دارید شروع کنید.

وقتی صبح شما پربارتر و عجله کمتری دارد ، مطمئناً با روحیه بالاتر کار خواهید کرد. آن درخشش صبحگاهی در طول روز گسترش می یابد و سپس چرخه می تواند تکرار شود.

4. از انتشار شایعات پرهیز کنید.
از نظر بسیاری ، شایعات نان و کره آنهاست. اما ، صرف گفتن جملات - درست یا نبودن آنها - در پشت سر کسی که به چهره او نمی گویید منفی است. در محل کار ، شایعات منجر به ایجاد یک محیط ناپایدار ، ناامن و ناپسند می شود. از این گذشته ، اگر شایعاتی راجع به همکاران خود منتشر می کنید ، احتمال دارد که آنها در مورد شما نیز همین کار را انجام دهند.

پرهیز از شایعات ممکن است سخت باشد ، اما به راحتی از درگیر شدن در آن خودداری کنید. اگر کسی سعی دارد یک داستان دراماتیک درباره یک همکار را برای شما آشکار کند ، به راحتی رد کنید و به او بگویید ترجیح می دهید در آن شرکت نکنید. اگرچه ممکن است انجام چنین کاری عجیب باشد ، اما در واقع خواهید فهمید که وزن سنگین اسرار را تحمل نمی کنید. و ، وقتی در مورد افراد دیگر صحبت نمی کنید ، می توانید اطمینان بیشتری داشته باشید که دیگران لب های شما را در مورد شما فشرده نگه می دارند. و این دلیلی برای احساس خوش بینی است.

5. بیشتر جوک ها را بشکنید.
طنز واقعاً بهترین دارو است. خنده نتایج کوتاه مدتی در ذهنیت و بدن شما دارد. طبق کلینیک مایو ، خنده می تواند باعث افزایش اندورفین ، از بین بردن استرس و از بین بردن تنش شود.

در دراز مدت ، خنده - و افکار مثبت مرتبط با خنده - می تواند نوروپپتیدهایی را که با استرس و سایر بیماری های جدی مبارزه می کنند ، آزاد کند. همچنین می تواند به شما کمک کند تا با شرایط دشوار کنار بیایید و به طور کلی احساس خوشبختی کنید. با شکستن جوک های بیشتر ، می توانید از موقعیت های بالقوه منفی در کار شوخ طبعی کنید ، و - در عین حال - بدن و ذهن خود را برای دید مثبت تر آماده کنید.

6. استراحت واقعی داشته باشید.
در یک روز شلوغ و هشت ساعته ، یافتن زمان برای یک وقفه جدی گاهی دشوار است. این بدان معنی است که فضای کار را ترک کنید ، یک وعده غذایی بخورید و تمام اطلاعات مربوط به کار را کنار بگذارید. از نظر قانونی مجاز به استراحت هستید و هرگز نباید احساس کنید که مدت استراحت به خطر افتاده است.

هشت ساعت کار مستقیم می تواند احساس کندی و تحریک پذیری در شما ایجاد کند. یک وقفه - حتی به مدت 30 دقیقه - می تواند به شما انرژی دوباره بخشد و انگیزه بیشتری برای ادامه کار آن روز شما ایجاد کند. به خودتان وقت دهید تا از سوخت خود استفاده کنید و مطمئن باشید که روز را با یادداشت بهتری به پایان می برید.

7. پس از کار چیزی برای انتظار داشته باشید.
ممکن است بعد از یک روز طولانی کار خسته باشید ، اما بعد از ساعت 5 بعد از ظهر برنامه ریزی کنید. می تواند روز را کمی روشن تر جلوه دهد. چه در کنار همکاران ، خانواده و یا دوستانتان باشد ، یک شب تفریح ​​می تواند روز را بسیار سریعتر کند.

برنامه های شما همیشه شامل بیرون رفتن برای نوشیدنی یا شام نیست. حتی برنامه ریزی یک شب شراب با دوستان یا ماراتن Netflix می تواند یک پوشش نقره ای در روز کاری شما قرار دهد. هدف این است که روزهای خود را فراتر از “کار” تنظیم کنید. با مدادرنگی در چند وقت تفریح ​​چند روز در هفته ، می توانید راهی سالم برای تعادل زندگی شخصی و شغلی خود پیدا کنید.

8- مدیتیشن را تمرین کنید.
تمرین مدیتیشن می تواند کمک زیادی به کاهش استرس و اضطراب و همچنین بهبود سلامت روحی و روانی کند. یک مطالعه تحقیقاتی مغز کسانی را که مدیتیشن ذهن آگاهی را انجام می دهند - یک سبک مدیتیشن - و کسانی که این کار را انجام نمی دهند مقایسه کرد. نتایج نشان داد که کسانی که مدیتیشن را انجام می دهند ، تغییراتی در فعالیت مغز در مناطقی که روی خوش بینی و مثبت اندیشی متمرکز شده اند ، نشان داده اند.

مطالعه دیگر نشان داد که مدیتیشن قادر به کاهش اضطراب در متخصصان مراقبت های بهداشتی است. این بدان معناست که مراقبه مناسب ممکن است به کاهش اضطراب در محیط کار برای سایر افراد در محیط های کاری با فشار بالا ، مانند پشتیبانی از مشتری یا خدمات کمک کند.

حتی پنج دقیقه در روز یک شروع عالی برای یک برنامه مدیتیشن است. تنفس عمیق و تمیز کردن ذهن خود را تمرین کنید. روش های ساده ای از این دست بدون تلاش هستند و به شما کمک می کنند تعادل زندگی خود را پیدا کنید و همچنین منفی و استرسی را که ممکن است روزانه تجربه کنید از بین ببرید.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

وبلاگ انگیزشی

وبلاگ انگیزشی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس