هر آنچه باید در رابطه با انگیزه در مدیریت بدانید | سری پنجم
اهمیت انگیزه - به طور خلاصه بحث می شود
یک مدیر برای دستیابی به اهداف سازمانی مردم را به روشی مطلوب راهنمایی می کند. برای انجام هر کاری دو چیز مهم لازم است. افراد باید توانایی کار و تمایل به کار داشته باشند. عدم تمایل به کار هیچ فایده ای ندارد. از این رو ، نیاز به انگیزه برای ایجاد تمایل در ذهن کارگران برای انجام یک کار وجود دارد.
بنابراین ، عملکرد ممکن است در فرمول زیر بیان شود:
عملکرد = توانایی x انگیزه (تمایل)
E. F. L. Brech اهمیت انگیزه را چنین توضیح داده است: “مسئله انگیزه کلید اقدامات مدیریت است و در شکل اجرایی آن ، از جمله وظایف اصلی مدیر کل است. ما ممکن است با خیال راحت این نکته را بگذاریم که لحن سازمان بازتاب انگیزه از بالا باشد. “
اهمیت انگیزه به طور خلاصه در زیر بحث شده است:
1. حداکثر استفاده از عوامل تولید - کارگران با الهام از انگیزه کار را صادقانه انجام می دهند. این امر امکان استفاده حداکثری از عوامل تولید ، یعنی نیروی کار و سرمایه را ایجاد می کند.
2. تمایل به کار - انگیزه در تمایل افراد به کار تأثیر می گذارد. یک مرد از نظر فنی ، روحی و جسمی برای انجام کار مناسب است اما ممکن است تمایلی به کار نداشته باشد. انگیزه تمایل کارگران را برای انجام کار به روش بهتر ایجاد می کند.
3. کاهش غیبت - برنامه های تشویقی مالی کارگران را مجبور به کار بیشتر می کند. طرح تشویقی مالی به گونه ای تنظیم شده است که منافع پولی بر اساس تعداد ساعات کاری تعلق می گیرد. این امر غیبت را کاهش می دهد.
4- گردش مالی کاهش یافته - انگیزه دارای هر دو طرح تشویقی مالی و غیرمالی است. این امر به حفظ کارگران موجود کمک می کند. بنگاه اقتصادی می تواند فعالیت های خود را با کمک گردش کار کاهش یافته به صورت طولانی مدت برنامه ریزی کند.
5- در دسترس بودن پرسنل مناسب - مشوق های مالی و غیرمالی نه تنها کارمندان موجود را حفظ می کند بلکه باعث جذب کارمندان خارج از شرکت نیز می شود. به عبارت دیگر ، افراد مناسب برای کار در بنگاه اقتصادی از خارج جذب می شوند.
6. ایجاد روابط خوب کاری - انگیزه برای حل مشکلات کار غیبت ، گردش کار ، بی انضباطی و شکایات کمک می کند. این ایجاد روابط خوب کاری را تضمین می کند.
7. افزایش کارایی و بازده - هم کارگران و هم مدیران از برنامه های انگیزشی سود می برند. از یک طرف ، حقوق کارگران متناسب با افزایش تولید و کارایی افزایش می یابد. از طرف دیگر ، بهره وری سازمان و سود آن به دلیل تلاش های تلفیقی افراد با انگیزه افزایش می یابد.
8. احساس تعلق - یک طرح انگیزشی مناسب باعث ایجاد روابط نزدیکتر بین شرکت و کارگران می شود. کارگران احساس می کنند که بنگاه اقتصادی به آنها تعلق دارد و منافع آن را از آن خود می کنند. بنابراین هیچ تفاوتی بین کارگران و بنگاه اقتصادی وجود ندارد.
9. مبانی همکاری - کارایی و خروجی از طریق همکاری افزایش می یابد. همکاری بدون انگیزه حاصل نمی شود ، بنابراین ، انگیزه اساس همکاری است.
10. در تحقق اهداف سازمانی کمک می کند - اهداف سازمانی به سرعت از طریق انگیزه حاصل می شوند. کارکنان با انگیزه احساس درگیری کامل در انجام وظیفه سازمان دارند. کارمندان ممکن است برای تحقق اهداف سازمانی با جان و دل کار کنند.
11. ارتقا skill مهارت و دانش - کارکنان قول عملکرد کارآمد یا اتمام کار را داده اند. از این رو ، کارمندان می توانند مهارت و دانش مورد نیاز شغل خود را بهبود ببخشند.
اهمیت انگیزه - در تجارت
جهت ، انگیزه و رهبری موثر ، تجارت را پیش می برد. از بین همه ، انگیزه نقش اساسی دارد زیرا به شناسایی و ارضای نیازهای کارمندان و سازمان کمک می کند. مدیران از برنامه های مختلف انگیزشی برای تشویق کارمندان برای دستیابی به حداکثر پتانسیل خود که منجر به بهبود عملکرد سازمانی می شود ، استفاده می کنند.