وبلاگ انگیزشی

وبلاگ انگیزشی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

هنگامی که احساس می کنید توسط همسر زورگو خود له شده اید | سری دوم

16 آذر 1399 توسط زهرا اسفندیاری

چرا ممکن است همسر شما بدون کمک شما اصلاح نکند
اگر از خود تعجب کرده اید که چرا به نظر نمی رسد همسرتان هرگز بر عملکرد خود گرایش خود پیروز شود ، محتمل ترین توضیح این است که آنها به راحتی از میزان رفتار آسیب زننده و خودمحورانه خود بی اطلاع هستند. در واقع ، مردم نسبت به آنچه شما فکر می کنید بسیار کمتر از خود آگاهی دارند.

به عنوان مثال ، تحقیق اخیر توسط تاسا اوریچ ، روانشناس سکولار را در نظر بگیرید. تحقیقات گسترده تیم وی در مورد خودآگاهی و پیامدهای آن در تنظیمات شرکت ها نشان داد که اگرچه 95 درصد مردم معتقد به خودآگاهی هستند ، اما فقط 10 تا 15 درصد مردم واقعاً خودآگاه هستند. بیشتر ما نمی توانیم نحوه مواجهه با دیگران را به طور دقیق ارزیابی کنیم

این خبر خوبی برای وضعیت شما است. علی رغم احساسی که در بعضی مواقع احساس می شود ، همسر شما عمداً سعی در بدتر کردن شما ندارد. و خبرهای خوب دیگری نیز وجود دارد: به احتمال زیاد با شروع صحبت کردن ، تغییرات مثبتی مشاهده خواهید کرد.
هنری كلاود و جان تاونسند در كتاب بنیادی خود در مرزها ، می نویسند: “بسیاری از اوقات خودخواهی در واقع جهل است. همسر ممکن است به سادگی نداند که رفتار او برای دیگری آسیب زننده یا تحریک کننده است. و در آن موارد “دفاع ناآگاهی” ، همسر اغلب وقتی حقیقت را می شنود ، پاسخ مثبت خواهد داد. در حقیقت ، او گاهی احساس پشیمانی عمیقی از ایجاد درد همسر خود خواهد کرد و به دلیل عشق به دیگری ، رفتار یا نگرش خود را به سرعت تغییر خواهد داد. “

مطمئناً ، وقتی تصمیم می گیرید صحبت کنید ، همه چیز به نحوه ارائه پرونده شما بستگی دارد. شما باید حقیقت را در عشق ، فروتنی ، نرمش و صبر ارائه دهید (افسسیان 4: 2 ، 15) ، و تشخیص دهید که به احتمال زیاد روش های زیادی وجود دارد که همسرتان نیز دوست دارد شما نیز تغییر کند (متی 7: 1-5). ضروری است که به وضوح ارتباط برقرار کنید که هدف شما این نیست که همسرتان را تنبیه کنید یا صدمه بزنید ، بلکه یک مانع را بردارید تا احساس عمیق تری با آنها داشته باشید.
چرا همسرتان ممکن است در برابر شما مقاومت کند
اگر همسر شما فردی بالغ باشد ، از شنیدن خبر آسیب دیدگی شما وحشت زده می شود. به احتمال زیاد ، آنها با عذرخواهی و التماس پاسخ خواهند داد: لطفاً ، به من کمک کنید تا این کار را متوقف کنم! دفعه دیگر که احساس اخراج شدید به من اطلاع دهید! شاید - شادی از شادی ها - آنها حتی برای مواقعی که به نظر می رسد خاموش هستید تماشا می کنند و پیشگیرانه می پرسند آیا آنها به شما آسیب زده اند!

یکی از راه های قدرتمندانه برای کمک به همسرتان رنجور - اگر آنها با هم توافق داشته باشند - این است که وقتی احساس می کنید کنار خود قرار می گیرید به آرامی دست خود را روی دست خود بگذارید و جمله ای از این جمله را بگویید ، آیا می توانم به شما بگویم چه فکر می کنم؟

از طرف دیگر ، عادت های قدیمی به سختی می میرند. بنابراین وقتی درمورد آسیب دیدگی خود با همسرتان صحبت می کنید ، ممکن است در ابتدا پاسخی که انتظار آن را دارید دریافت نکنید. در عوض ، او ممکن است چیزی مانند این بگوید:

شما بیش از حد واکنش نشان می دهید. من هرگز قصد ندارم به احساسات خود آسیب برسانم. اینقدر حساس نباش

از قضا ، پاسخی مانند این نشان می دهد ، یک بار دیگر ، همسرتان احساسات شما را کنار می گذارد. شما باید با حوصله اما با پشتکار چشم های آنها را نسبت به احساس شما بودن باز کنید. شما با عشق می توانید با چیزی مانند این پاسخ دهید:

من می دانم که شما قصد آسیب رساندن به احساسات من را ندارید ، اما این مانع از آسیب دیدن من نیست. وقتی به نظر من گوش نمی دهید یا با من مشورت نمی کنید ، احساس می کنم از شما فاصله گرفته ام.

این احتمال وجود دارد که وقتی برای اولین بار درمورد این موضوع با همسرتان صحبت می کنید ، او اصلاً چیز زیادی نگوید. قبل از اینکه آماده صحبت بیشتر باشند ، ممکن است به آنها نیاز داشته باشد تا آنچه را که گفته اید پردازش کنند. شنیدن عیب های شخص سخت است.

اگر به نظر می رسد همسرتان پاسخگو نیست ، با احتیاط قدم بردارید. اگرچه او ممکن است در ابتدا لب تنگ باشد ، اما فاش شدن رفتار سلطه جویانه آنها به شما آسیب رسانده است اما ممکن است باعث درد آنها شود که هرگز حدس نمی زنید.

 نظر دهید »

هنگامی که احساس می کنید توسط همسر زورگو خود له شده اید | سری اول

15 آذر 1399 توسط زهرا اسفندیاری

هنگامی که احساس می کنید توسط همسر زورگو خود له شده اید
وقتی همسری پرشور و مصمم - یا شوهر - با یک شریک زندگی به همان اندازه مصمم ازدواج می کند ، معمولاً مشخص می شود که یکی از همسران احساس پایمال شدن می کند. آنها برخيزند و مقابله كنند.

اگر فردی مهربان هستید و با همسر سلطه گرتری ازدواج می کنید ، پویایی دشوارتری است. برای شما سخت است که وقتی همسرتان بیش از حد بزرگ رفتار می کند ، عقب بروید. برای شما به نظر می رسد خیلی ساده تر تسلیم شدن راحت تر است - اجازه دهید همسرتان حرف آخر را بزند یا چیزهایی را که دوست دارد داشته باشد.

تقریباً همیشه فیلمی که همسرتان می خواهد ببیند را تماشا می کنید.

همسرتان به شما می گوید آخر هفته چه خواهید کرد.

همسرتان در مورد شما صحبت می کند ، آنچه را که می گویید قبل از اتمام گفتن آن ، رد می کند.

همسر شما تصمیم می گیرد که چگونه یکی از بچه ها باید تنبیه شود ، اما شما باید این کار را انجام دهید.

در مجموع ، برنامه ریزی با هم احساس می کند که تصمیمات همسرتان را قبلاً گرفته اید.

خیلی اوقات ، به نظر می رسد ابراز عقیده قوی درباره نظر همسرتان را آزار می دهد. آنها قاطعانه خاطر نشان خواهند کرد که چرا ایده شما مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین شما با دقت جنگ های خود را انتخاب می کنید. بیشتر مسائل ارزش غم و اندوه را ندارند.

اما این بدان معنا نیست که شما صدمه نمی زنید. هیچ کس نمی خواهد همیشه احساس کند که کنار زده می شود یا از کنار او رد می شود ، مثل اینکه احساساتش مهم نیست با او رفتار شود. یا بدتر اینکه ، در هر اختلاف نظر ناشی از شدت عاطفی و سخنان تند همسر خود را ناخوشایند بدانیم - اینکه احساس کنیم اینقدر تحت فشار قرار گرفته ایم یا شخصاً مورد حمله قرار گرفته ایم ، چاره ای جز رضایت نیست.

شاید شما فقط منتظر هستید - و مدت زیادی منتظر مانده اید - تا همسرتان سرانجام رفتار خودخواهانه و خودخواهانه خود را تکرار کند.

شاید همچنین ، شما از حساسیت معنوی همسرتان متحیر شده باشید. چرا آنها نمی توانند ببینند که محبت به پروردگار به معنای نشان دادن عطوفت ، مهربانی ، فروتنی ، نرمش و صبری است که کولسیان 3:12 به شما امر می کند؟

اما شما قاطعانه به آنچه که فکر می کنید درست است ادامه دهید. از آنجا که همسرتان و پروردگار را دوست دارید ، سعی می کنید هر زمان اختلاف جدی پیش بیاید ، اختلافات را تشدید نکنید. درعوض شما سعی می کنید منطقی یا با افتخار رفتار کنید: احساسات آسیب دیده خود را فرو می ریزید ، سعی می کنید کنترل خود را حفظ کنید (با موفقیت متغیر) و سریعتر که می توانید عقب نشینی کنید ، و همسرتان را در بخار آب خود بخورید تا زمانی که آنها از جوشیدن

همسرتان به وضوح از خط خارج است ، و شما کسی هستید که درست رفتار می کنید - اینطور نیست؟

حقیقت این است که شما اصلاً درست رفتار نمی کنید. هیچکدوم نیستین

 

ما با بیان نکردن صحبت همسر خود را اشتباه می گیریم
قابل درک است که شما سعی دارید با جلوگیری از درگیری از خود و روابط خود محافظت کنید. اما عادت کنار کشیدن ، خاموش کردن احساسات یا اعتراض نکردن ساده وقتی همسرتان بر روی احساسات شما بولدوزر می کند ، می تواند در طولانی مدت بسیار مخرب باشد.

مشاور مسیحی ، لسلی ورنیک ، در کتاب خود چگونه درست رفتار کنیم اگر همسرتان اشتباه رفتار می کند ، می نویسد: “این واکنشهای منفعلانه تر ممکن است از انفجار بهتر به نظر برسند ، اما اگر به عنوان یک روش منظم برای مقابله با مشکلات زناشویی استفاده شود ، می توانند به همان اندازه آسیب زا باشند. به یک ازدواج به عنوان منفجر شدن با کلمات بی پروا. یکی مانند بمب می کشد ، دیگری مانند یک سرطان آهسته. هر دو به یک اندازه کشنده هستند. یکی فقط کمی بیشتر از دیگری طول می کشد. “

هنگامی که ما در مورد احساسات مخالفت ، برکنار شدن یا هرگز خواسته های ما در معادله صحبت نمی کنیم ، می توانیم همسر خود را اشتباه بگیریم (و به ازدواج خود آسیب برسانیم):
ما همسر خود را گمراه می کنیم ، و این ایده غلط به همسرمان می دهیم که رفتار آنها و روابط ما کاملاً خوب است.

ما با فرض اینکه همسرمان به حقیقتی علاقه مند نیست که به آنها کمک کند در فروتنی و خویشتنداری رشد کنند ، عدم اعتماد به همسر خود را نشان می دهیم - و احتمالاً عدم ایمان به قدرت خدا -.

ما می توانیم خودخواهانه و قضاوت کنیم ، خود را به عنوان یک قربانی بی گناه یک همسر خودخواه ببینیم ، نه اینکه بدانیم که ما همدست هستیم. ما یک گناهکار هستیم که گناه می کنیم به روش هایی که کمتر آشکار است اما هنوز هم بسیار مضر است: ما حقیقت را دریغ می کنیم ، از عمیق ترین خودمان دریغ می کنیم و از مقابله با اشتباه امتناع می ورزیم.

ما به همسر خود فرصتی نمی دهیم تا به ما کمک کند تا صدمه خود را درمان کنیم قبل از اینکه به تلخی و کینه تبدیل شود ، که این امر نزدیکی را همیشه از بین می برد.

ما از همسرمان جدا می شویم و احساس تنهایی و مورد بی مهری قرار می گیریم. (بله ، تحت آن شخصیت خشن ، آنها تنها هستند!) نق زدن و انتقاد از آنها ممکن است تلاش های نادرستی برای تعقیب ما ، برای بازگرداندن ما باشد.

 نظر دهید »

چگونه هر وقت از خواب بیدار می شویم، انگیزه داشته باشیم؟ | سری دوم

14 آذر 1399 توسط زهرا اسفندیاری

صبح دوشنبه است زنگ ساعت خاموش می شود. آیا می دانید چگونه در آن لحظه انگیزه پیدا کنید؟ اولین فکری که با باز کردن چشمانتان به ذهن خطور می کند چیست؟

آیا از برخاستن و رفتن به محل کار خود هیجان زده اید ، یا از روز و هفته پیش رو وحشت دارید؟

پاسخ شما هرچه باشد ، این سوال را از خود بپرسید:

“چه چیزی باعث می شود شما بی انگیزه شوید؟” چه چیزی شما را در احساس منفی یا مثبت بودن دوشنبه پیش رو سوق می دهد؟ اگر می خواهید بدانید که چگونه انگیزه بگیرید ، به خواندن ادامه دهید.

دو نوع مردم
احتمالاً شما از افرادی سراغ دارید که سالها همین کار را انجام داده اند و به نظر می رسد مشکلی در راکد ماندن ندارند. خواه در ازدواج ، شغل یا تلاشهای شخصی آنها باشد ، به نظر می رسد که آنها بدون پیشرفت به سمت “چیزهای بهتر” بسیار خوب کنار می آیند.

از طرف دیگر ، من مطمئن هستم که شما افرادی را نیز می شناسید که بر اهداف مثبت متمرکز هستند و دائماً خود را به ارتفاعات بالاتر می رسانند. اعم از تبلیغات در محل کار ، تشکیل خانواده ، جشن گرفتن نقاط عطف ازدواج ، مسافرت بیشتر یا رفتن دوباره به مدرسه ، به نظر می رسد این افراد دائماً به سمت چیزی پیشرفت می کنند که زندگی آنها را بهبود می بخشد.

بنابراین چه تفاوتی بین این دو نوع افراد وجود دارد؟

کاری که احساس می کنید قادر به انجام آن هستید به یک چیز برمی گردد: انگیزه. این نیرو یا فقدان آن است که شما را به جلو سوق می دهد تا از چالش ها و موانع برای رسیدن به اهداف خود عبور کنید.

بدون انگیزه ، پس از چند تلاش ناموفق یا حتی اولین چالش سختی که پیش روی شماست ، تسلیم خواهید شد. یا فقط می توانید همان جایی که هستید بمانید: ناراضی و هنوز کاری برای پیشرفت در پیش رو ندارید.

واقعا انگیزه چیست؟
این را می فهمید یا نه ، انگیزه نیرویی عظیم در زندگی شما است و برای برتری یافتن و لذت بردن از هر کاری که روزانه انجام می دهید ، باید از آن استفاده شود. اگر فکر می کنید ، “من به انگیزه نیاز دارم” ، قدم های خاصی وجود دارد که می توانید بردارید.

متأسفانه ، بسیاری کلمه انگیزه را بیش از حد عمومی می کنند. ما فکر می کنیم که انگیزه داشته باشیم یا بی انگیزه باشیم به عنوان یک حالت ساده “بله” یا “نه” وجودی.

اما انگیزه یک تعویض نیست. انگیزه یک جریان است. برای داشتن انگیزه لازم است که فراتر از سطح آب شیرجه بزنید. فقط خواندن یک نقل قول انگیزشی ، تشویق شدن توسط دوستان یا مربی خود ، یا نوشتن یک لیست کوتاه برای انجام کارها به شما در ایجاد انگیزه پایدار در طولانی مدت کمک نمی کند.

شما می توانید به انگیزه ای فکر کنید که می خواهیم مانند خورشید (خودپایدار و با دوام) که هجوم مداوم انرژی را به تمام حیات کره زمین تأمین می کند ، به دست آوریم. درست مانند خورشید ، “موتور انگیزه” شما دارای لایه های مختلفی است که از هسته شروع می شود و به سطح گسترش می یابد. سطح همان چیزی است که می بینید ، اما روند واقعی از هسته (انگیزه درونی شما) بیرون می رود. و این مهمترین قسمت است.

اگر بتوانید یک موتور انگیزشی خودپایدار ایجاد کنید ، می توانید معنای بیشتری در زندگی خود پیدا کنید و از هر دقیقه از کاری که انجام می دهید لذت ببرید ، که باعث می شود نقش ها و مسئولیت های شما خسته کننده نباشد.

با تقسیم موتور انگیزه به 3 قسمت ، به شما کمک می کنم این جریان انگیزه را بهتر درک کنید:

هسته - هدف
پشتیبانی - فعال كننده ها
سطح - تقدیر و تشکر
لایه سوم: سطح
بیرونی ترین لایه ، همچنین به عنوان Acknowledgment شناخته می شود ، شامل هر نوع تشخیص خارجی است که ممکن است انگیزه شما را ایجاد کند. ممکن است به صورت احترام یا شناخت ، مانند تعریف و تمجید باشد.

یا می تواند حمایت عاطفی از طریق تشویق ، بازخورد و انتقاد سازنده باشد. این نیز می تواند وابستگی باشد ، جایی که شما همراهان یا افراد مشترکی هستید که هدف یا بار مشابهی را با شما دارند.
ایجاد یک شاخص پیشرفت ساده ، مانند چک لیست ها یا نقاط عطف ، راهی عالی برای تجسم بردهای کوچک (و بزرگ) شماست. آنها مغز شما را به شناخت و تأیید آنها تحریک می کنند و به شما انرژی انگیزشی کمی می بخشد.

به همین دلیل بازی های ویدیویی بسیار اعتیاد آور هستند! آنها در همه جا پر از شاخص های پیشرفت هستند. حتی اگر پیشرفت کاملاً مجازی باشد ، آنها هنوز هم قادر به ایجاد مراکز انگیزشی در مغز شما هستند.

بدانید چه چیزی امروز شما را به رانندگی سوق می دهد
چرا امروز کمی وقت نگذارید و سریع در مورد مکانی که اکنون هستید انعکاس دهید؟ یکی از جنبه های زندگی خود را در نظر بگیرید که دوست دارید بیشتر در آن پیشرفت کنید.

به عنوان مثال ، این ممکن است شغل فعلی شما باشد. با دلیل خود شروع کنید. دلایل خود را برای اینکه در چه شغلی مشغول هستید بنویسید.

سپس ، به هسته اصلی انگیزش خود فکر کنید: هدف خود را. آنچه در شغل شماست به شما معنا می دهد و برخی از مواردی که به شما کمک می کند در زندگی شما را به جلو سوق دهد ، بنویسید.

وقتی این نکات را بدست آوردید ، وقت آن است که یک مقایسه انجام دهید. آیا شغل فعلی شما به پیشرفت در دستیابی به هدفی که نوشتید کمک می کند؟

اگر اینگونه باشد ، در مسیر درست قرار دارید. اگر اینطور نیست ، یا اگر فهمیده اید زندگی شما به جایی که می خواهید نمی رود ، وحشت نکنید.

در اینجا در Lifehack ، ما یک وبینار رایگان به شما پیشنهاد می دهیم تا به شما کمک کند تا انگیزه مهار نشدنی را ایجاد کنید: انگیزه خود را فعال کنید - کلاس سریع پیگیری

تمام تلاش خود را انجام دهید تا روی o تمرکز نکنید n منفی است. اهداف خود را مرور کنید و خود را در جهت مثبت قرار دهید ، حتی اگر به این معنی باشد که از کوچک شروع می کنید.

 نظر دهید »

چگونه هر وقت از خواب بیدار می شویم، انگیزه داشته باشیم؟

13 آذر 1399 توسط زهرا اسفندیاری

صبح دوشنبه است زنگ ساعت خاموش می شود. آیا می دانید چگونه در آن لحظه انگیزه پیدا کنید؟ اولین فکری که با باز کردن چشمانتان به ذهن خطور می کند چیست؟

آیا از برخاستن و رفتن به محل کار خود هیجان زده اید ، یا از روز و هفته پیش رو وحشت دارید؟

پاسخ شما هرچه باشد ، این س yourselfال را از خود بپرسید:

“چه چیزی باعث می شود شما بی انگیزه شوید؟” چه چیزی شما را در احساس منفی یا مثبت بودن دوشنبه پیش رو سوق می دهد؟ اگر می خواهید بدانید که چگونه انگیزه بگیرید ، به خواندن ادامه دهید.

دو نوع مردم
احتمالاً شما از افرادی سراغ دارید که سالها همین کار را انجام داده اند و به نظر می رسد مشکلی در راکد ماندن ندارند. خواه در ازدواج ، شغل یا تلاشهای شخصی آنها باشد ، به نظر می رسد که آنها بدون پیشرفت به سمت “چیزهای بهتر” بسیار خوب کنار می آیند.

از طرف دیگر ، من مطمئن هستم که شما افرادی را نیز می شناسید که بر اهداف مثبت متمرکز هستند و دائماً خود را به ارتفاعات بالاتر می رسانند. اعم از تبلیغات در محل کار ، تشکیل خانواده ، جشن گرفتن نقاط عطف ازدواج ، مسافرت بیشتر یا رفتن دوباره به مدرسه ، به نظر می رسد این افراد دائماً به سمت چیزی پیشرفت می کنند که زندگی آنها را بهبود می بخشد.

بنابراین چه تفاوتی بین این دو نوع افراد وجود دارد؟

کاری که احساس می کنید قادر به انجام آن هستید به یک چیز برمی گردد: انگیزه. این نیرو یا فقدان آن است که شما را به جلو سوق می دهد تا از چالش ها و موانع برای رسیدن به اهداف خود عبور کنید.

بدون انگیزه ، پس از چند تلاش ناموفق یا حتی اولین چالش سختی که پیش روی شماست ، تسلیم خواهید شد. یا فقط می توانید همان جایی که هستید بمانید: ناراضی و هنوز کاری برای پیشرفت در پیش رو ندارید.

واقعا انگیزه چیست؟
این را می فهمید یا نه ، انگیزه نیرویی عظیم در زندگی شما است و برای برتری یافتن و لذت بردن از هر کاری که روزانه انجام می دهید ، باید از آن استفاده شود. اگر فکر می کنید ، “من به انگیزه نیاز دارم” ، قدم های خاصی وجود دارد که می توانید بردارید.

متأسفانه ، بسیاری کلمه انگیزه را بیش از حد عمومی می کنند. ما فکر می کنیم که انگیزه داشته باشیم یا بی انگیزه باشیم به عنوان یک حالت ساده “بله” یا “نه” وجودی.

اما انگیزه یک تعویض نیست. انگیزه یک جریان است. برای داشتن انگیزه لازم است که فراتر از سطح آب شیرجه بزنید. فقط خواندن یک نقل قول انگیزشی ، تشویق شدن توسط دوستان یا مربی خود ، یا نوشتن یک لیست کوتاه برای انجام کارها به شما در ایجاد انگیزه پایدار در طولانی مدت کمک نمی کند.

شما می توانید به انگیزه ای فکر کنید که می خواهیم مانند خورشید (خودپایدار و با دوام) که هجوم مداوم انرژی را به تمام حیات کره زمین تأمین می کند ، به دست آوریم. درست مانند خورشید ، “موتور انگیزه” شما دارای لایه های مختلفی است که از هسته شروع می شود و به سطح گسترش می یابد. سطح همان چیزی است که می بینید ، اما روند واقعی از هسته (انگیزه درونی شما) بیرون می رود. و این مهمترین قسمت است.

اگر بتوانید یک موتور انگیزشی خودپایدار ایجاد کنید ، می توانید معنای بیشتری در زندگی خود پیدا کنید و از هر دقیقه از کاری که انجام می دهید لذت ببرید ، که باعث می شود نقش ها و مسئولیت های شما خسته کننده نباشد.

با تقسیم موتور انگیزه به 3 قسمت ، به شما کمک می کنم این جریان انگیزه را بهتر درک کنید:

هسته - هدف
پشتیبانی - فعال كننده ها
سطح - تقدیر و تشکر
لایه سوم: سطح
بیرونی ترین لایه ، همچنین به عنوان Acknowledgment شناخته می شود ، شامل هر نوع تشخیص خارجی است که ممکن است انگیزه شما را ایجاد کند. ممکن است به صورت احترام یا شناخت ، مانند تعریف و تمجید باشد.

یا می تواند حمایت عاطفی از طریق تشویق ، بازخورد و انتقاد سازنده باشد. این نیز می تواند وابستگی باشد ، جایی که شما همراهان یا افراد مشترکی هستید که هدف یا بار مشابهی را با شما دارند.

 نظر دهید »

10 دلیل برای نداشتن انگیزه و نحوه به دست آوردن آن | سری دوم

12 آذر 1399 توسط زهرا اسفندیاری

5- فرصت ها را غافل نمی کنند.
آیا توجه کرده اید که چگونه افراد بی انگیزه غالباً به شما می گویند که هرگز فرصت استراحت ندارند؟ حقیقت این است که آنها هرگز به دنبال فرصتی نبودند که فرصتی برای موفقیت ، ثروت و خوشبختی به آنها بدهد.
راز این است که فرصت ها آنجا هستند ، فقط منتظرند از آنها استفاده شود. آنها به سادگی در یک صفحه نقره ای به شما داده نمی شوند.

چه کاری باید انجام داد؟
از هر فرصتی استفاده کنید و ریسک کنید. بیاموزید که چگونه از منطقه راحتی خود خارج شوید. به یاد داشته باشید ، شما هرگز آماده نخواهید شد ، پس به هر حال این کار را انجام دهید!

6. آنها تمایلی به کار بیشتر ندارند.
تمایل به در نظر گرفتن بازده قبل از انجام تمام تلاش است. آنها قبل از پافشاری و استقامت ، رضایت فوری می خواهند. دسترسی به اینترنت در محل کار باعث حواس پرتی بیشتر آنها می شود. یک مطالعه نشان داده است که کارمندان بی انگیزه احتمالاً اکثریت (از 64٪) هستند که وقت خود را در شبکه های اجتماعی در محل کار تلف می کنند. [3]

چه کاری باید انجام داد؟
حتی با استعدادترین فرد برای رسیدن به خواسته های خود سخت کار می کند. همیشه سخت کار کردن از استعداد بهتر است.
7. آنها اغلب بازی سرزنش را بازی می کنند.
همیشه تقصیر شخص دیگری است که آن ترفیع را کسب نکرده است. این تقصیر آنها نیست که ازدواج بر روی صخره ها به پایان رسید. این تقصیر شریک زندگی آنها بود ، البته

واقعیت این است که شما نمی توانید کارهای دیگران یا نحوه تفکر آنها را کنترل کنید. تشخیص اینکه این بیشتر تقصیر شما بوده است ، به شما کمک می کند تا اشتباه را تجزیه و تحلیل کنید و به شما کمک می کند تا دفعه بعدی از این دام جلوگیری کنید. پس از انجام این کار ، انگیزه بهتری برای ادامه کار خواهید یافت.

چه کاری باید انجام داد؟
مسئولیت آنچه برای شما اتفاق افتاده را بر عهده بگیرید. وقتی فهمید که مسئولیت کاملی در قبال زندگی خود دارید ، کاملاً آزاد می شوید.

“یک مرد می تواند بارها شکست بخورد ، اما تا زمانی که شروع به سرزنش شخص دیگری نکند ، او یک شکست نیست.” - جان باروز

بیاموزید که شکایت را کنار بگذارید و مسئولیت زندگی خود را بپذیرید.

8- آنها نمی دانند چگونه از زمان خود عاقلانه استفاده کنند.
روش های زیادی برای مدیریت بهتر زمان وجود دارد اما افراد بی انگیزه تمایل به اتلاف وقت دارند. آنها نمی توانند خیلی کارآمد برنامه ریزی کنند و همیشه تعلل می کنند.

زمان کشسان است. آن را دراز کنید تا بتوانید بیشتر از آن استفاده کنید. هنگامی که بر مسئله مدیریت زمان غلبه کردید ، انگیزه بیشتری پیدا خواهید کرد زیرا می توانید خود را به خاطر دستیابی به آنچه اکثر مردم برایشان دشوار است ستایش کنید. گرفتن اعتبار برای دستاوردهای خود راهی عالی برای حفظ انگیزه است.

چه کاری باید انجام داد؟
بهترین راه برای داشتن انگیزه ، با توجه به زمان ، این است که با خود تکرار کنید که تنها شما هستید که می توانید زمان خود را کنترل کنید. هیچ کس یا هیچ چیز دیگری نمی تواند این کار را برای شما انجام دهد.

برای بهبود مهارت های مدیریت زمان خود ، به این راهنما نگاهی بیندازید: یک راهنمای گام به گام برای جلوگیری از به تأخیر انداختن

9. آنها باور ندارند که استعداد بالایی دارند.
وقتی مردم به تمام استعدادها و خلاقیت هایی که ندارند ، فکر می کنند ، جلوی خود را می گیرند و بی انگیزگی را تسخیر می کنند.

با این حال ، وقتی آنها روی مهارتها ، استعدادها و ویژگیهای واقعی خود تمرکز کنند ، انگیزه بیشتری پیدا می کنند.

افکار منفی شما را به صورت مارپیچی وحشتناک به سمت پایین می کشاند. افکار مثبت به شما کمک می کند تا از جمعیت بالاتر بروید.

چه کاری باید انجام داد؟
به خود و استعدادهایی که دارید باور داشته باشید. اگر اعتماد به نفس ندارید ، در اینجا یک راهنمای گام به گام درباره نحوه اعتماد به نفس بیشتر آورده شده است.
10. آنها به شبکه های اجتماعی اعتماد می کنند.
تحقیقات در مورد استفاده دانشجویان از رسانه های اجتماعی نشان داده است که این خلاقیت کاهش می یابد ، تمرین مهارت کمتری در نوشتن و افزایش چند وظیفه برای این دانش آموزان وجود دارد. همه این عوامل باعث پایین آمدن نمرات و عملکرد ضعیف تحصیلی شده اند. این ممکن است یکی از دلایل بی انگیزگی بسیاری باشد.

همه مستعد ابتلا به انگیزه کمتری در ظاهر یا موفقیت دیگران هستند و وضعیت خود را در فیس بوک به رخ می کشند. همانطور که تصویر بسیار واضح نشان می دهد ، بلوغ زمانی به وجود می آید که دیگر جزئیات زندگی خود را در فیس بوک یا اینستاگرام ارسال نکنید.
افکار نهایی
از بین این بسیاری از دلایل عدم انگیزه افراد ، کدام یک بیشتر مناسب پرونده شما است؟

دلیل خود را بی انگیزه بدانید و به دلیل اصلی آن بپردازید. تعلل را متوقف کنید ، اولین قدم خود را بردارید تا یک تغییر کوچک ایجاد کنید. آن تغییر کوچک را عادت روزانه خود قرار دهید و همیشه با انگیزه خواهید ماند!

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 22
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

وبلاگ انگیزشی

وبلاگ انگیزشی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس